عـرض می کنـم خدمتتـان که من در سـناریوهای سـال ۱۴۰۴ و البته تا شـهریور ماه، فکـر می کردم که اینجا قیـد نشـده اسـت، امـا تا شـهریور و بـه تعبیری برای بازگشـت مکانیزم ماشـه در نظر گرفته شـده اسـت. برای سـال ۱۴۰۴ مـا در مـورد مسـئله توافـق، دو یـا سـه سـناریو داریـم. سـناریوی اول، توافـق جامعی اسـت که با آمریـکا انجـام می شـود و مانـع بازگشـت مکانیزم ماشـه می گردد. ایـن توافق، به ثبـات قابل توجـهی در روابط دو طرف منجر می شـود و بخش عمده ای از تحریم ها برداشـته شـده و فشـار حداکثری متوقف می شـود. به عبارت دیگـر، ایـن توافق ممکن اسـت به عادی سـازی روابط نیز بینجامد. این توافق، که به اصـطلاح توافق جامع نامیده میـشود، از جمـله مواردی است که حتی دولت ترامپ نـیز گاهی از آن به عـنوان توافق جامع یاد می کند. سـناریوی دوم، توافق غیرجامع اسـت که شـاید عنوان دیگری برای آن نیافته ام. این توافق مانع بازگشـت مکانیـزم ماشـه در پاییـز ۱۴۰۴ می شـود، امـا تنش هـا در روابط ایران و غـرب را از بین نمی بـرد. به این معنا که سـطحی از تنش هـا همچنـان بـاقی می ماند، بخشی از فشـار حداکثـری ادامه می یابد و تحریم هـا به طور کامل لغو یا تعلیق نمی شـوند. این سـناریو، در واقع یک سـناریوی بینابینی اسـت. سـناریوی عـدم توافـق نیـز ادامـه وضـع موجـود اسـت کـه منجـر بـه بازگشـت تحریم هـای شـورای امنیـت سـازمان ملـل از طریـق مکانیزم ماشـه و اعمال تحریم هـای جدید بر فروش نفت ایـران می شـود. در این حالت، فشـار حداکثری با چاشـنی اقدام نظامی در دسـتور کار قرار میگیرد و احتمال درگیری نظامی افزایش می یابد. ایـن سـناریو مربـوط به نیمه دوم سـال ۱۴۰۴ است. در اینجا لازم اسـت یادآوری کنم که تحریم های تالیف شـده بر اسـاس قطعنامه ،۲۲۳۱ برخلاف تحریم های اولیه و ثانویه، در واقع تحریم های شورای امنیت سازمان ملل هستند و از مشروعیت بین المللی برخوردارند. کمیته ای در شـورای امنیت به همین منظور تشـکیل شـده و کشـورهای عضو سـازمان ملل موظف هسـتند که بـه صـورت شـش ماهه و یک سـاله گزارش هـایی در مورد نحـوه اجرای این تحریم هـا ارائه دهنـد. این تحریم ها شـامل قطعنامه هـایی ماننـد ،۱۹۲۹ ۱۸۰۳ و ۱۲۴۵ می شـود. در حـال حاضـر، ایـن کمیتـه پـس از برجام تعلیق شـده اسـت، امـا در صـورت فعال شـدن مجـدد مکانیـزم ماشـه، ایـن کمیتـه دوبـاره فعـال خواهـد شـد و همـه کشـورها، حـتی آن هـایی کـه در منطقـه بـا ایـران روابط دوسـتانه دارند، موظـف خواهند بود که به سـازمان ملل در مـورد اجـرای تحریم ها گـزارش دهند. نکته قابل توجه دیگر این اسـت که آخرین قطعنامه ۱۹۲۹ که علیه ایران تحمیل شـده، در لبه مرز فصل هفت منشـور ملل متحد قرار دارد. به عبارت دیگر، بر اسـاس ماده های ۴۲ و ،۴۶ شورای امنیت به کـشوره دریک مرکز پژوهش های مالی و اقتصادی دنیای اقتصاد بولنت چشم انداز تحوالت فصلی اقتصاد کلان زمستان 1403 اجـازه میدهـد تـا اقدامـاتی ماننـد محاصـره دریـایی را نیز انجام دهنـد. این موضوع نشـان دهنده وضعیت خطرنـاکی اسـت کـه ممکـن اسـت پیـش بیاید. ایـن مـوارد را بیان کـردم تـا در بررسی سـناریوهای آینـده، این نـکات را در نظر داشـته باشیم. توافـق هسـته ای بـا ایـران بـرای ترامپ و آمریکا از چند جهت حائز اهمیت اسـت. نخسـت آن که این توافق بـه ایجـاد نظـم مـورد نظـر آمریـکا در منطقـه خاورمیانه کمـک می کنـد. ترامپ به شـدت نیـاز دارد تا ثبـات را در ایـن منطقـه برقـرار کنـد تـا بتوانـد تمرکـز خـود را به سـمت چیـن معطـوف نمایـد و از درگیـر شـدن بیش ازحد در خاورمیانـه اجتنـاب کنـد. توافـق بـا ایـران بـه ایـن سیاسـت کمـک می کنـد، چرا کـه در صـورت عـدم توافق، آمریـکا مجبـور خواهـد بـود نیروهای خـود را در منطقه حفظ کنـد و این موضوع انـرژی و منابع لازم بـرای اجرای سیاسـت مهـار چیـن را کاهـش میدهـد. از سـوی دیگر، توافق بـا ایران می تواند اعتبار سیاسـت جهـانی ترامپ را افزایـش دهـد. اوبامـا در دوران ریاسـت جمهوری خـود توافـق بـا کوبا و ایـران را به عنوان میـراث بزرگ خود معـرفی کـرد. بـرای ترامـپ نیز چنین توافـقی می تواند به عنوان یک دسـتاورد بزرگ تلقی شـود. او می تواند به جهانیـان نشـان دهـد کـه حتی یکی از سرسـخت ترین کشـورها را بـه پای میز مذاکره کشـانده اسـت، همان طور کـه پیش تـر بـا کـره شـمالی وارد مذاکـره شـد و بـا رهبـر ایـن کشـور دیـدار کـرد. بنابرایـن، نفس توافـق برای آمریـکا از اهمیـت بالایی برخوردار اسـت. مسـئله دیگـر، حفـظ نظـم هسـته ای بین الملـلی بـر اسـاس پیمـان منـع اشـاعه هسـته ای NPT اسـت. در صـورت توافـق بـا ایـران، ایـن نظـم هسـته ای که حول محور NPT شـکل گرفته اسـت، تـا حدی حفظ می شـود یا حداقـل تضعیـف آن بـه تأخیـر میافتـد. امـا در صورت عـدم توافق، وضعیت نظم هسـته ای جهـانی به طور جدی در خطـر قـرار میگیـرد، به ویـژه بـا توجـه به وضعیت سـایر پیمان هـای بین المللی ماننـد IMF و اسـتارت جدید. ایـن موضـوع می توانـد به بی ثباتی بیشـتر در سـطح جهانی منجر شـود. علاوه بـر ایـن، توافـق با ایران به تسـهیل توافق ابراهیم میان اعراب و اسـرائیل کمـک می کند. این توافق، به ویـژه میـان عربسـتان و اسـرائیل، یـکی از محورهـای اصـلی سیاسـت خـارجی ترامـپ در خاورمیانـه اسـت. عربسـتان دو خواسـته اصلی دارد: همکاری هسـته ای با آمریکا بر اسـاس قانون ۱۲۳ و توافق دفاعی فراحزبی بـا دولـت ترامـپ. توافـق با ایـران می تواند به تحقق این خواسـته ها کمک کند. همچنین، ایـن توافق به تقویت ثبـات و امنیـت در خلیج فـارس و شـبه جزیره عـربی منجـر می شـود، که بـرای آمریـکا از اهمیت بـالایی برخوردار اسـت. کشـورهای شـبه جزیره عـربی دارای ذخایـر ارزی قابل توجهی نزدیـک دو هـزار میلیـارد دلار هسـتند و بن سـلمان قول داده اسـت که ششـصد میلیارد دلار در آمریکا سـرمایه گذاری کند. این موضوع نشـان دهنده اهمیـت این منطقه برای آمریکاسـت. از دیگـر دلایـل اهمیـت توافـق بـا ایـران، کاهـش فشـار بـر روسیـه بـرای صلـح در جبهـه اوکرایـن، اعمـال قـدرت در بـازار نفـت و انـرژی، کاهـش احتمـال جنـگ در خاورمیانه، کاهـش تهدید محور مقاومـت علیه آمریکا و اسـرائیل، و تضعیف محور تجدیدنظر طلب متشـکل از چین، ایران، روسیه و کره شـمالی در سـطح بین المللی اسـت. ایـن دلایـل نشـان میدهـد کـه آمریـکا ترجیـح میدهـد بـه جـای درگیر شـدن نظامی بـا ایران، به سـمت توافـق حرکـت کند، به ویـژه در نیمـه اول سـال ۱۴۰۴ بـه نظـر میرسـد محتمل ترین سـناریو، توافـق غیرجامع باشـد. این توافق می تواند شـبیه به محـدود کردن زمان بنـدی غـروب برجـام عمـل کنـد. در ایـن سـناریو، ممکـن اسـت آمریکایی هـا بپذیرند که سـطح غنی سـازی در خـاک ایـران محـدود شـود، امـا غنی سـازی در خـاک ایـران حفظ گردد. بـه نظر میرسـد آمریکا بـا این موضوع مشـکلی نداشـته باشـد. همچنین، ممکن اسـت بخشی از تحریم های ثانویه که پس از سـال ۲۰۱۸ بر بانک های ایران اعمال شـده اسـت، لغو شـود. این موضوع به ویژه برای بخش مالی ایران اهمیت زیادی دارد. یکی دیگر از موارد احتـمالی در این توافق، عدم بازگـشت مکانیزم ماشه خواهد بود. در مـورد مـواد غنی شـده، احتمـالا توافـقی صـورت گیـرد کـه ایـن مواد یـا در خـاک ایران بـاقی بماننـد، یا از نظر شیمیایی تغییر شـکل داده شـوند، یا به کشـور سـومی فرسـتاده شـوند. در این زمینه، نقش روسیه بسیار مهـم اسـت. مذاکـرات صلـح بیـن روسیـه و آمریـکا در مـورد اوکرایـن نیـز از ایـن جهـت حائز اهمیت اسـت که روسیـه بایـد تصمیـم بگیـرد چـه نقـشی در توافق با ایران ایفـا کند. در مورد فـروش نفت، اگرچه فـروش ۱.۵ تـا ۲ میلیـون بشـکه در روز ممکـن اسـت خوشبینانـه به نظر برسـد، اما بعید نیسـت که ایـران در مذاکرات به چنین دسـتاوردی دسـت یابد. موضـوع موشـک ها نیـز یـکی از مسـائل بحث برانگیـز در این توافـق خواهد بـود، به ویژه در مورد بـرد و نوع موشـک ها. در سـطح بین الملـلی، پیمـانی مشـابه پیمـان منـع اشـاعه NPT بـرای موشـک ها وجـود نـدارد و تنهـا رژیـم کنتـرل موشـکی MTC وجـود دارد کـه الـزام آور نیسـت. با این حال، آمریکا احتمالا فشـار خـود را برای محـدود کـردن برنامـه موشـکی ایـران افزایـش خواهـد داد، هرچنـد ممکن اسـت ایـن موضـوع بـرای آن ها در اولویـت اصلی قرار نداشـته باشـد. بولنت چشم انداز تحوالت فصلی اقتصاد کالن زمستان 1403 حفـظ چرخـه سـوخت هسـته ای در خاک ایـران نیز از دیگر مواردی اسـت کـه احتمالا در ایـن توافق گنجانده خواهـد شـد. ایـن به معنای آن اسـت که علاوه بر غنی سـازی، چرخه سـوخت نیز در ایران بـاقی بماند. همچنین، حفـظ سـانتریفیوژهای پیشـرفته تحقیـق و توسـعه D&R و بخـشی از سـانتریفیوژهای 2P نیـز احتمـالا در ایـن توافـق مـورد توافـق قـرار گیـرد. البتـه، دسـتیابی بـه چنیـن توافـقی سـخت خواهـد بـود، چـرا کـه آمریکایی ها به طـور حتـم از تاکتیک های فشـاری خود اسـتفاده خواهنـد کرد تا حداکثر امتیـازات ممکن را از ایـران بگیرند. بـه نظـر مـن، توافق غیرجامع محتمل ترین سـناریو اسـت و بعیـد میدانم کـه توافق جامعی شـکل بگیرد که همـه مسـائل ایـران را حـل کند. ایـن توافق، چـه آن را نیم بند، غیرجامع یـا ناکامل بنامیم، منجر به عادی سـازی کامـل روابـط ایـران و غـرب نخواهـد شـد، امـا ممکـن اسـت وضعیـت موجـود را تـا حـدی بهبود بخشـد. حـال به اسـتدلال هایم در ایـن زمینه می پـردازم. اول، بازگشـت مکانیـزم ماشـه ایـران را در شـرایطی بسیـار پیچیده تر و دشـوارتر قرار میدهد کـه برای آن آمـادگی کامـل نـدارد. یکی از دالیل اصلی که ایران تمایل به توافق دارد، همین مسـئله مکانیزم ماشـه اسـت. بـر اسـاس تفسیـر جدیـدی کـه از ماده ۱۰ پیمان منع اشـاعه هسـته ای NPT در قطعنامه ۵۴۰ شـورای امنیت ارائـه شـده، خـروج از ایـن پیمـان بـه صورت خـودکار امکان پذیر نیسـت. بـرخلاف سـایر توافق هـای بین المللی، خـروج از NPT نیـاز بـه تأییـد شـورای امنیـت دارد. این موضوع باعث می شـود که خروج از این پیمان به سـادگی ممکـن نباشـد، چـرا کـه نظـام بین الملل آن را بـه عنوان یک تهدید تلـقی می کند. بـرای مثال، خروج کره شـمالی از NPT هرگـز مـورد تأییـد شـورای امنیـت قـرار نگرفـت. بنابرایـن، این گونـه نیسـت که ایـران بتوانـد صرفا با ارسـال یـک یادداشـت و بـر اسـاس مـاده خـروج، ۹۰ روز قبـل اعالم کنـد کـه از NPT خارج می شـود. ایـن اقدام بایـد به تأیید شـورای امنیت برسـد. ایـن مسـئله ایـران را وارد فضـایی مبهـم، پیچیـده و غیرقابـل پیش بیـنی از نظـر حقـوقی می کنـد. به همین دلیـل، ایـران از ورود بـه چنیـن فضـایی خـودداری می کنـد و تالش می کنـد تـا از فعال شـدن مکانیـزم ماشـه جلوگیـری کنـد. ایـن موضـوع یـکی از دلایل اصلی اسـت کـه ایران را به سـمت توافـق غیرجامع سـوق میدهد، چـرا که چنین توافقی می تواند از بازگشـت مکانیزم ماشـه جلوگیـری کرده و ایـران را از پیچیدگی های حقوقی و سیـاسی نـاشی از آن دور نگـه دارد. توافـق نکـردن احتمـال حملـه به تاسیسـات هسـتهای ایـران را بـه صـورت قابل توجـهی افزایـش میدهد. در خبرهـای اخیـر، آخریـن اظهـارات سـتاد کل مشـترک آمریـکا در ۲۵ بهمـن بـود کـه توسـط رسـانه هایی مانند وال اسـتریت ژورنـال Journal The Wall Street و Newsweek منتشـر شـد. عـدم فـروش نفـت، درآمدهـای دولـت را بـه شـدت محـدود می کنـد. عـدم توافـق باعـث تـداوم نارضایـتی افـکار عمـومی شـده و احتمـال اعتراضـات داخـلی را افزایـش میدهـد. همچنیـن، عـدم توافق موجب تشـدید تنـش در روابـط ایران بـا همسـایگانش می شـود. جمهـوری اسلامی ایـران آمـاده حـل همـه اختلاف هـا با آمریـکا و غرب نیسـت، چرا که ایـن موضـوع بـا هویت جمهـوری اسلامی ایران گـره خورده اسـت. بنابراین، ایران به سـمت توافق جامع حرکت نمی کنـد، امـا توافـق غیرجامع را دنبـال می کند. منطقه خاورمیانه اهمیت خود را در سیاسـت جهانی تا حد زیادی از دسـت داده اسـت و ترامپ تمایلی به درگیری بیشـتر در این منطقه ندارد. توافق جامع باعث تشـدید تنش بیـن دو جریـان سیـاسی اصـلی در داخل کشـور می شـود و به همیـن دلیل، نظام ترجیح میدهد به سـمت توافق غیرجامـع حرکت کند. بیاییـد آثـار چنیـن توافـقی را بـررسی کنیـم: روابـط ایـران و آمریـکا عـادی نخواهد شـد، اما به ثبات نسـبی خواهـد رسیـد و پیش بینی پذیـر می شـود. تنـش میـان ایـران و اروپـا، به ویـژه در صـورت برقـراری صلـح در اوکرایـن، کاهـش خواهـد یافـت کـه تأثیـر مثبـتی بر مبـادالت تجـاری و صنعـتی ایـران و اروپـا خواهد داشـت. فـروش نفـت ایـران در حـد قابل قبـولی ادامـه می یابـد و درآمدهـای دولـت در سـطح فعـلی حفـظ خواهـد شـد. تحریم هـا به طـور کامـل لغـو نمی شـوند، اما بخـشی از آن هـا ادامه خواهد یافت. اساسا بحث لغـو کلیه تحریم ها امکان پذیـر نیسـت و آمریکایی هـا تحـت هـر شـرایطی بخـشی از تحریم هـا را حفـظ خواهنـد کـرد. ممکـن اسـت سـرمایه گذاری بـرخی کشـورهای منطقـه، به ویژه عربسـتان، امـارات، اروپا و آسیـا، در ایران به صـورت محدود افزایـش یابـد، امـا ایـن موضـوع به نـوع توافق و چـراغ سـبز آمریکا بسـتگی دارد. عـدم قطعیـت در بازارهـا کمتر خواهد شـد، امـا کاهش بسیار چشـمگیری در این زمینه مشـاهده نخواهیم کـرد. حـتی بـا فرض انجـام توافق، در نیمه دوم سـال ،۱۴۰۴ عدم قطعیت ها به صورت ملموس کاهش نخواهد یافـت، زیـرا عوامـل دیگری از جمله شـرایط داخلی نیز در ایجاد عدم قطعیت نقش دارنـد. امارات، ترکیه و چین بـه عنـوان سـه شـریک تجـاری اصلی ایـران، همکاری هـای تجـاری و ارزی خود بـا ایران را در سـطح فعـلی ادامه خواهنـد داد، امـا شـاهد گشـایش های جـدی در ایـن نـوع همکاری هـا نخواهیـم بـود. روابط ایران با همسـایگان نیز در همین سـطح فعلی باقی خواهد ماند و بدتر نخواهد شـد، اما بهبود چشـمگیری نیز رخ نخواهد داد، زیرا امـا و اگرهـا همچنـان پابرجـا هسـتند. بهبود مناسـبات مـالی تا حـد قابل توجهی وابسـته بـه پذیـرش FATF و دو کنوانسیـون مرتبـط خواهـد بود که احتمـالا در این مجموعه مـورد بررسی قـرار خواهند گرفت.
چشم انداز اقتصاد ایران در سال 1404
سناریوهای موضوع هسته ای دکتر رحمن قهرمانپور
ترامپ به شـدت نیـاز دارد تا ثبـات را در ایـن منطقـه برقـرار کنـد تـا بتوانـد تمرکـز خـود را به سـمت چیـن معطـوف نمایـد و از درگیـر شـدن بیش ازحد در خاورمیانـه اجتنـاب کنـد.